کوروش عاکف در گفتوگوی تفصیلی با فارس
آموزش «نقد ترجمه» منجر به ارتقای کیفی ترجمه میشود/ نقد فقط ایرادگیری نیست
یک استاد دانشگاه گفت: آموزش «نقد ترجمه» میتواند منجر به ارتقای کیفی ترجمه و افزایش آگاهی مترجمان شود.
خبرگزاری فارس - گروه کتاب و ادبیات: کوروش عاکف عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و مدرس زبانشناسی در گفتوگوی تفصیلی خود به نکاتی پیرامون نقد ترجمه و موانع پیش روی این صنعت اشاره کرده است.
او در این گفتوگو نقد را فقط ایرادگیری ندانسته و بر اهمیت آموزش نقد ترجمه تاکید کرده است. در ادامه مشروح این گفتوگو منتشر میشود.
*نقد فقط ایرادگیری نیست
تعریف شما از نقد چیست ؟ تاریخچهای از نقد و تأثیر آن بر پیشبرد یک صنعت ارائه کنید.
نقد به بیان ساده قضاوت کردن در مورد ارزشها و اشکالات هر پدیدهای است. به عبارت دیگر نقد تعامل ذهن مخاطب یا گیرنده با پیام یا هر پدیدهای است که مشاهده یا دریافت میکند. یعنی هر کدام از ما به محض آن که رفتار، کار، اثر، یا واکنشی را مشاهده میکنیم، آن را با ارزشهای ذهنی خودمان مقایسه میکنیم و سعی میکنیم به نوعی دلایل بروز این رفتار یا اثر، یا مناسب بودن یا نبودن آن را توجیه نماییم. باید توجه داشت که نقد بر خلاف تصور عموم فقط «ایرادگیری» نیست، بلکه ذکر نکات ارزشمند یک کار یا اثر هم نقد محسوب میشود.
شاید تاریخ نقد به زمان ظهور بشر در این کره خاکی باز گردد. نقد همواره در طول تاریخ نقش اصلاح کنندگی در تمام جنبههای زندگی بشر را داشته است. نقد عملی احتمالاً با شروع خواندن و یا شنیدن اولین آثار ادبی یا هنری آغاز شده است. و آغاز اصول نظری و علمی نقد را قرن پنجم قبل از میلاد و تفکرات افلاطون میدانند. از آن زمان تا به امروز فیلسوفان و متفکران متعددی اصول و مبانی نقد را ارائه و مکاتب فکری و نظری متفاوتی را ایجاد نمودهاند. نقد همانطور که گفته شد در تمام جنبههای زندگی بشر اعم از فکری، رفتاری، علمی و صنعتی نقش اصلاح کنندگی داشته است. ظهور مکاتب مختلف فلسفی، فکری، ادبی، هنری، علمی، صنعتی و حتی اختراعات و اکتشافات مهم همگی حاصل نقد شرایط موجود بوده است.
آیا نقد با ارزشیابی یکی است؟ و اگر متفاوت است این تفاوت در کجا و در چه چیزی است؟
خیر، نقد با ارزشیابی متفاوت است. اما باید توجه داشت که نقطه شروع هر دو تقریباً یکی است و همین امر اکثرا باعث اشتباه گرفتن ارزشیابی به جای نقد میشود. شاید بتوان گقت که نقد از دل ارزشیابی بیرون میآید اما هدف متفاوتی را دنبال میکند. ارزشیابی بنا به تعریف جمعآوری نظاممند اطلاعات برای تصمیمگیری پیرامون قبولی یا رد موضوع مورد بررسی است. نکته مشابه این است که ارزشیابی و نقد هر دو با جمعآوری اطلاعات و نوعی تصمیمگیری و قضاوت همراه هستند، اما تفاوت در این است که در ارزشیابی ما یک پیش فرض یا شرایط توافق شده یا ایدهآل داریم و بر این اساس تصمیم میگیریم که موضوع مورد بررسی برای آن شرایط خاص مناسب هست یا خیر. یعنی در نهایت باید نظر «خوب» یا «بد» ، «قبول» یا «مردود» ویا «قوی» یا «ضعیف» بدهیم. مثلاً، در آزمون مترجمی رسمی برگزار کنندگان آزمون، مترجمینی با شرایط و توانایی خاص لازم دارند و و با برگزاری آزمون کتبی و شفاهی و غیره اطلاعات لازم در مورد هر شخص را بدست میآورند و باید نظر قبول یا مردود را در مورد آن شخص اعلام دارند. یا در مورد یک متن ترجمه شده شرایط ایدهآل خود متن مبداء و تفکر نویسنده محسوب میشود و ترجمهای که به این ایدهآل رسیده یا نزدیک شده باشد ترجمه خوب و در غیر این صورت ترجمه بد یا ضعیف بشمار میرود.
اما در نقد ما شرایط پیش فرض یا ایدهآل در نظر نمیگیریم، هر اثر یا عملی با توجه به شرایطی مورد نقد یا قضاوت قرار میگیرد که تحت آن شرایط ایجاد شده است. یعنی عملی که تحت شرایطی نامناسب مینماید، ممکن است در شرایط دیگر کاملاً مناسب در نظر گرفته شود. در نقد به جای خوب و بد ما بیشتر میخواهیم بدانیم که یک اثر یا عمل «چرا» و «چگونه» تحقق یافته و چه عواملی در شکل گیری آن مؤثر بودهاند. مثلاً، مترجمی که عبارت Arabian Gulf را به خلیج فارس ترجمه میکند، طبعاً خواست و انتظار خواننده، ایدئولوژی خود و جامعه و مسائل فرهنگی را در نظر میگیرد. بدیهی است این مترجم هرگز به خاطر عدم رعایت امانتداری مؤاخذه نمیشود.
نقد ترجمه را چگونه تعریف میکنید؟
نقد ترجمه بررسی، توضیح، توجیه و قضاوت در مورد چرایی و چگونگی تعییراتی است که مترجم فعالانه در متن ترجمه شده ایجاد میکند، تا ترجمه را متناسب و منطبق با فرهنگ زبان مقصد ارائه دهد. در نقد ترجمه به جای بررسی معادلها، تمرکز بر بررسی هنجارها است و ترجمه تولید متن جدیدی در نظر گرفته میشود که با متن مبداء دارای رابطه بینامتنی است.
*برای نقد ترجمه باید چارچوب نظری مشخص شود
چه ساز و کارهایی را برای نقد ترجمه لازم میدانید؟
برای نقد ابتدا باید چارچوب نظری مشخص شود. چهار چوب نظری یعنی دیدگاهی که از زاویه آن به ترجمه نگاه میکنیم یا بستری که میخواهیم نقد را در آن انجام دهیم. این چهارچوب میتواند تحلیل انتقادی گفتمان، نشانه شناختی، هرمیونتیک، فلسفی، ادبی، جامعه شناختی، روانشناختی و غیره باشد. این چهارچوب باید متناسب با متن ترجمه شده انتخاب شود.
پس از انتخاب چهارچوب نظری، متن مبداء که در این جا پیش متن ( Prototext) نامیده میشود بطور کامل بر اساس چهارچوب نظری انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد تا جایگاه این متن در محیط اجتماعی- فرهنگی زبان مبداء مشخص گردد. هدف از این تحلیل یافتن شرایط اجتماعی، ایدئولوژیک، رسانهای و غیره است که این متن تحت آن شکل گرفته است. سپس همین تحلیل بطور کامل برای متن مقصد که در اینجا پس متن (Metatext) نامیده میشود نیز انجام میگیرد تا جایگاه آن در جامعه مقصد و عوامل تأثیرگذار در شکلگیری آن مشخص شود.
در نهایت، تغییراتی که مترجم برای انطباق با فرهنگ مقصد در ترجمه ایجاد نموده مشخص میشود. هدف آن است که دلایل و چگونگی این تغییرات مشخص شود و بالاخره میتوان این سؤال را مطرح نمود که آیا تلاش مترجم توانسته این تطبیق فرهنگی را انجام دهد یا خیر.
سابقه نقد و بطور اخص نقد ترجمه را در دنیا و در ایران چگونه میبینید؟ آیا سابقه قابل ذکری بویژه در این حوزه در کشور وجود دارد؟
بحث نقد ترجمه و تفکیک آن از ارزشیابی ترجمه در اواخر دهه 90 میلادی بتدریج از سوی محققان از جمله کریستینا شفنر (1997 و1998) مطرح شد که اکنون به یکی از موضوعات روز ترجمه بدل شده است. و پیش از این تنها مبحث ارزشیابی مطرح بوده است. در مورد تاریخ نقد ترجمه در ایران، اخیرا آقای امیر داوود حیدر پور (1391) در پایاننامه خود تحت عنوان بررسی انتقادی تاریخ نقد ترجمه در ایران معاصر (1320-1357) از دانشگاه فردوسی مشهد تصویری از تاریخ نقد ترجمه را ارائه میدهد. بر اساس این مطالعه نقد ترجمه در ایران به طور رسمی از سال 1323 به صورت معرفی ترجمه آغاز گردیده و پس از آن نقد غالباً در حوزههای معنایی، واژگانی، سبکی و نحوی و بر اساس دو روش خرد و کلان انجام گرفته است.
*دو مفهوم ارزشیابی و نقد ترجمه از هم تفکیک شود
اگر بخواهید از نقد ترجمه در ایران آسیب شناسی داشته باشید چه مواردی به نظرتان مهم میرسد و لازم میبینید به آنها پرداخته شود و برایشان چارهاندیشی شود؟
البته نقد با تعریفی که پیشتر ذکر شد مفهوم جدیدی است و میتوان گفت اکثر بررسیهای که تا کنون چه در خارج و چه در ایران با نام نقد ترجمه صورت گرفتهاند در واقع ارزشیابانه بوده و هدفشان یافتن ترجمه «خوب» یا «بد» بوده است. در اکثر این بررسیها متن مبداء و تفکر نویسنده اصلی ملاک ایدهآل در نظر گرفته شده و دقت و وفاداری ترجمه بر اساس میزان عدم انحراف مترجم از متن مبداء سنجیده میشده است. در واقع تا کنون کلمه ارزشیابی و نقد مترادف هم بکار رفتهاند. ارزشیابی در جای خود بسیار لازم و با اهمیت است؛ اما با توجه به مسیر پیشرفت مطالعات ترجمه در دنیا و با توجه به نیاز امروزی جوامع به حفظ ارزشهای فرهنگی و همچنین تلاش فعالانه مترجمان برای سازگار ساختن ترجمه در بستر فرهنگی، لازم است تا دو مفهوم ارزشیابی و نقد ترجمه از هم تفکیک و به طور جدا گانه به هر یک پرداخته شود. تا هر یک به نوبه خود بتوانند باعت بهبود روند ترجمه در کشور به عنوان یک صنعت شوند.
چه راهکارهایی برای رفع معضلات موجود در حوزه نقد ترجمه در کشور پیشنهاد میکنید؟ چگونه میتوان در موضوع نقد ترجمه در کشور فرهنگسازی کرد تا شاهد بهبود وضعیت این حوزه باشیم؟
طبعاً مطالعه و آگاهی از مباحث روز رشته مطالعات ترجمه، برگزاری نشستها و سمینارهای مربوط به نقد و ارزشیابی ترجمه، انتشار و چاپ کتابها و مقالاتی در این زمینه، انجام تحقیقات در غالب پایاننامه و رساله، و برگزاری دورههای آموزشی در زمینه نقد ترجمه.
بنظر شما لزوم ورود به آموزش نقد ترجمه و آشنایی بیشتر با اندیشه انتقادی در موضوع ترجمه در کشور احساس میشود؟
بله، به واسطه تربیت کارشناسان ارشد ترجمه و انجام تحقیقات بیشتر در زمینه ترجمه لزوم ورود به این مقوله بیش از پیش احساس میشود.
*آموزش نقد ترجمه منجر به ارتقا کیفی ترجمه میشود
پیشنهادات شما برای آموزش نقد ترجمه در کشور چیست؟ جنابعالی اصول، اهداف و راهکارهای ممکن در آموزش نقد ترجمه را چگونه تفسیر میکنید؟
برگزاری کلاسهای آموزشی و سمینارها و کنفرانسهایی در زمینه نقد ترجمه، تشکیل کارگروههایی در فضای واقعی و مجازی برای بحث و تبادل نظر در زمینه نقد ترجمه. نقد عملی به صورت حرفهای و تحقیقاتی و آموزشی. همانطور که گفته شد آموزش نقد ترجمه میتواند منجر به ارتقاء کیفی ترجمه و افزایش آگاهی مترجمان شود.
در واقع چه توصیهای دارید برای آموزشی کاربردی با هدف بهرهوری بالا در تربیت منتقد خبره ترجمه؟
تلفیق نظریه و عمل و انجام کارهای تحقیقاتی میتواند بهرهوری بسیاری در تربیت منتقد خبره داشته باشد.
با توجه به گسترش صنعت ترجمه در ایران، آیا منتقد ترجمه میتواند یک شغل باشد. در صورت مثبت بودن پاسخ، چه پیشنهادی برای تحقق این امر دارید؟
حتما، یکی از مشاغل مهمی که فارغ التحصیلان ارشد مترجمی میتوانند داشته باشند، فعالیت در قالب منتقد حرفهای ترجمه است. ایجاد مؤسسات تحقیقاتی مطالعات ترجمه میتواند آغازگر این راه باشد.
با توجه به تشکیل انجمن صنفی مترجمان تهران که وظیفه ساماندهی و سازماندهی مترجمان را بر عهده دارد، در این راستا چه وظیفهای برایشان در نظر دارید؟
انجمن صنفی مترجمان میتواند خود بنیانگذار یا مشوق تأسیس مؤسسات تحقیقاتی مطالعات ترجمه باشد و از طرف دیگر با تعیین تعرفهها و قوانین لازم شغلی و همچنین ایجاد فضای مناسب کسب و کار، شغلی جدید به نام منتقد ترجمه را به طور رسمی تعریف و پشتیبانی نماید.