کارگاه «رهیافتی به نوواژهسازی» به همت انجمن صنفی مترجمان شهر تهران و با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
روز پنجشنبه پنجم اسفندماه انجمن صنفی مترجمان شهر تهران و جمعی از علاقهمندان به نوواژهسازی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میزبان دکتر عباس مهرپویا، مترجم و استاد دانشگاه همدان بودند.
دکتر مهرپویا در آغاز سخنان خود به واژه universe و برابرنهاده آن «گردون» اشاره نموده و افزودند که در نتیجه میتوان به جای multiverse نیز «چندگردون» را به کار برد. ابیاتی از ابوعلیسینا نیز در آغاز سخنان این مترجم و استاد دانشگاه همدان خوش درخشید:
از قعر گِل سیاه تا اوج زحل
کردم همه مشکلات گیتی را حل
بیرون جستم ز قید هر مکر و حیل
هر بند گشاده شد مگر بند اجل
دکتر مهرپویا که در سخنان خود واژه زیبای «دانشیک» را به کار میبرد در توضیح این واژه به ایرانی بودن پسوند اسم ساز «-یک» و نمونه آن در واژههایی مانند «تاریک»، «نزدیک» و «باریک» اشاره کرد. ایشان همچنین نوواژه «بیگانیک»، آنچه که هم «بیگانه» و هم «نیک» است است را برای exotic پیشنهاد دادند.
دکتر مهرپویا همچنین به واژگان زیبایی که در متون ادبی مانند اشعار فردوسی، اخوان ثالث و آثار محمود دولت آبادی به کار رفته اند اشاره کرد. نمونههایی از آن عبارتند از: «تیزویر» به جای «چابک ذهن» یا «تیزهوش» در شاهنامه فردوسی، «گاوگُم» به جای «گرگ و میش» و «گویه کردن» به جای « نجوا کردن» در رمان کلیدر، « فریاد گلودر» [فریادی چنان بلند که گلو را میدَرَد] در شعر شاملو و «سر به گردون سای» در شعر اخوانثالث.
دکتر مهرپویا در ادمه افزودند که بنا به باور شلایر ماخر در ترجمه دو راه داریم، یا متن را به سمت مردم بکشانیم یا مردم را به سمت متن. مترجمان ایرانی معمولاً برآنند که متن را به سمت مردم یا خوانندگان ببرند، در حالی که میتوان واژگان را از دل جامعه و متون کهن ادبی بیرون کشید، چنانکه مثلاً دولت آبادی اینگونه بود.
دکتر مهرپویا همچنین از انتشار ترجمهWaste Land اثر تی. اس. الیوت خبر داد و افزود هرچند تاکنون این کتاب بارها ترجمه شده است، اما به گمان ایشان ترجمههای پیشین آن چیزی نیست که باید باشد. از آنجا که استاد کوشیده تا طرحی نو دراندازد، ادامه داد که سالها درمورد ترجمه عنوان این اثر اندیشیده و سرانجام، «هرزْ زار» را برگزیده است. ایشان همچنین در مورد بخشهایی از این ترجمه توضیحاتی دادند.
این مدرس دانشگاه در ادامه افزودند بسیاری از کسانی که تعمیرکار اتومبیلاند به بولبرینگی که میان تسمه کولر و تسمه موتور بیهوده میچرخد، «هرزه گرد» میگویند و این واژه چنان جا افتاده که امروزه حتی مهندسان مکانیک نیز این قطعه خود رو را به این نام میشناسند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان به transparency (شفافیت) اشاره کردند. برابرنهاده پیشنهادی ایشان برای Transparent ، « تراویدا» بود، چنان که «–دا» را در واژگانی همچون «ویدا، پیدا و هویدا» میتوان یافت. ایشان همچنین به این نکته در شعر سهراب سپهری اشاره کرد، آنجا که میگوید: «واژه باید خودِ آب، واژه باید خود ِباران باشد».
ایشان، با بیان این نکته که واژگان «مبدأ» و «مقصد» یادآور بلیت اتوبوس است، افزود بهتر آن است که به جای زبان مبدا و زبان مقصد، به ترتیب «زبان آغاز» و «زبان انجام» را به کار ببریم. مهرپویا یادآور شد: فرمالیستهای عرصه زبان معتقدند آنچه در فرم زبان آغاز است باید در زبان انجام هم باشد، اما در واقع، همانطور که نمیتوان پوسته و گوشته گیلاس را از هم جدا کرد، Sense و Form نیز درهمتنیدهاند.
وی در بخشی از سخنان خود به این نکته اشاره کرد که بازیِ نوشتن، همچون بازیِ شطرنج است، مهم این است که چه اندازه بازیگر خوبی باشیم.
بخشی از این کارگاه نیز به یافتن برابرنهادههایی برای چند جمله گذشت که در آغاز و پایان این کارگاه و در قالب پیشآزمون و پسآزمون، برگزارشد.
دوستداران ترجمه و نوواژهسازی، چشم به راهِ دیدار دوباره استاد مهرپویا میمانند.
فاطمه مديحي
پايگاه اطلاعرساني انجمن صنفي مترجمان شهر تهران