نشست آسیبشناسی مشکلات صنفی مترجمان ادبی برگزار شد
غلامرضا امامی در نشست آسیبشناسی مشکلات صنفی مترجمان ادبی گفت: «مترجمان نمیدانند همکارانشان مشغول کار روی چه اثری هستند و این باعث ارائه آثار تکراری می شود.» موسی بیدج هم گفت: باید به مساله مهم تربیت مترجمان هم از سوی خانه ترجمه توجه شود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست آسیبشناسی مشکلات صنفی مترجمان ادبی عصر شنبه 28 شهریور 94 با حضور محمدرضا اربابی، موسی بیدج، غلامرضا امامی، فرزانه اعظم لطفی، اسدالله امرایی و جمعی از خبرنگاران در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
جماعت مترجم از هم بیخبرند
غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم ادبی در این نشست گفت: باید توجه داشت که نویسندگان هم در مشکلات صنفی مترجمان سهیم هستند. مشکل بزرگی که در این حوزه وجود دارد عدم اطلاع مترجمان از یکدیگر است. درواقع جماعت مترجم از هم بیخبرند و نمیدانند دیگری چه کتابی در دست ترجمه دارد یا چه کتابی را میخواهد در آینده ترجمه کند. به همین دلیل هم شاهد انتشار 10 یا 15 نسخه ترجمه از یک کتاب هستیم.
وی ادامه داد: از سویی دیگر ناشران هم به دلیل رقابتهای اقتصادی تلاش میکنند ترجمه کتاب را زودتر از دیگر همصنفانشان منتشر کنند در نتیجه توجه کمتری به کیفیت ترجمه میشود. به همین دلیل به نظر من اگر انجمن صنفی مترجمان ایجاد شود و اطلاعات و آگاهیهای لازم درباره تازههای نشر و اینکه هر مترجمی در حال ترجمه کدام کتاب است در اختیار مترجمان قرار دهد، کمتر شاهد کارهای تکراری خواهیم بود. در واقع مترجان فقط باید این کتابها را بررسی کنند و ببینند بر اساس معیارها و قوانین مختلف مذهبی، سیاسی و اجتماعی ایران کدامیک از آثار قابلیت ترجمه شدن، دارند.
صندوقهایی برای حمایت از حقوق مترجمان و نویسندگان ایجاد شود
امامی اضافه کرد: همچنین پیشنهاد میکنم نشان و برند معتبری از سوی انجمن صنفی مترجمان تعریف شود و این انجمن به آثاری که بر اساس استانداردها و اصول مربوطه ترجمه میشوند اعطا شود تا مخاطبان بتوانند به راحتی کتابهای ترجمه شده خوب و باکیفیت را شناسایی کنند.
امامی در ادامه سخنانش اظهار کرد: نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در ایران هیچ مترجم ادبی نمیتواند با شغل مترجمی امرار معاش کند و به ناچار باید در کنار ترجمه به حرفه دیگری هم بپردازد. بنابراین باید صندوقهایی برای حمایت از حقوق مترجمان و نویسندگان وجود داشته باشد.
وی در پایان سخنانش به وسایل ارتباط جمعی اشاره کرد و گفت: متاسفانه در کشور ما رسانهها توجه زیادی به کتاب ندارند و درحالیکه اکثر رسانههای معروف جهان و مجلات مشهور خارجی صفحههای ادبی دارند و به تازههای نشر میپردازند، میبینیم که رادیو کتاب در ایران تعطیل میشود و روزنامهها و مجلات داخلی هم گاه گاهی به این حوزه میپردازند.
اسدالله امرایی نیز در ادامه این نشست بیان کرد: یکی از مشکلات اساسی ما درباره عدم اطلاعرسانی کتابهای در دست ترجمه به سایر مترجمان، عضو نبودن در قانون کپی رایت است. اگر ایران هم مانند بسیاری از کشورها عضو کپی رایت باشد دیگر مشکلی مانند ترجمههای متعدد از یک اثر نخواهیم داشت.
وی درباره خانه ترجمه نیز گفت: این بحث پیش از این هم در جلسات مختلف مطرح شده است، مشکل اصلی همان مثال معروف قیف و قیر و فرشته عذاب است. مساله اصلی این است که همه راهها به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ختم میشود. متاسفانه اربابان قدرت هیچوقت به نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه اعتماد نداشتهاند به همین دلیل همیشه در مقابل آنها مانع تراشی میشود. این مساله مربوط به دولت خاصی نیست و درمورد همه دولتها صدق میکند. به عنوان مثال بحث ممیزی کتاب اصلیترین مشکل ماست که به صورت سلیقهای اعمال میشود و مثلا میبینیم یک ترجمه از کتابی مجوز نشر میگیرد و ترجمه دیگر از همان کتاب مجوز نشر نمیگیرد و این نگاههای سلیقهای ما را از بسیاری از پیشرفتها محروم میکند.
مترجمان وقتشان را صرف نواندیشی و تحقیق کنند
فرزانه اعظم لطفی، از مولفان و محققان ادبی نیز در این نشست گفت: من سالهای زیادی را برای مطالعه و تحقیق در کشور هندوستان گذراندهام. سرزمین هندوستان هزار سال است که همچون دایهای مهربان فرهنگ و ادب فارسی را بر دوش کشیده است. در این کشور سیستم کپی رایت وجود دارد و برهمین اساس کتابهای ترجمه شده زیادی در دسترس مخاطبان وجود دارد و بیشتر استادان دانشگاه به جای اینکه وقت خود را صرف ترجمه کنند به تحقیق و تالیف میپردازند.
وی ادامه داد: بهدلیل اینکه در ایران قانون کپیرایت وجود ندارد بیشتر مترجمان و محققان اطلاعی از کتابهایی که به تازگی ترجمه شده است ندارند و بیشتر وقتشان صرف ترجمه میشود تا نواندیشی و تحقیق و تالیف.
لطفی گفت: یک مترجم باید در درجه اول یک اندیشمند و در درجه دوم یک هنرمند باشد و نبض مخاطب را در دست داشته باشد. بیشتر ترجمههای موجود بازاری و فرمایشی هستند. این ترجمههای بازاری قدمت ادبیات ما را زیر سوال میبرد.
وی یادآوری کرد: قدمت ترجمه در ایران بسیار زیاد است و اسفناک است که ما به جای خوداندیشی سراغ بیان اندیشه دیگران میرویم. در ایران کار زیادی در زمینه نواندیشی انجام نشده است و بیشتر در حوزه کارهای نظری فعالیت میکنیم و آنچه غربیها انجام داده و بررسی کردهاند را بیان کرده و اشاعه میدهیم. مترجمان و مولفان باید به قدمت ادبیات در ایران و آثار کهن و ارزشمند موجود توجه کنند و به نواندیشی در کارهایشان اهمیت دهند.
مشکلات حوزه فرهنگ مختص به ارگان خاصی نیست
موسی بیدج، نویسنده و مترجم ادبی نیز در این نشست گفت: از جمله مشکلاتی که در حوزه ترجمه با آن روبهرو هستیم این است که مشکلات حوزه فرهنگ فقط مختص به یک فرد یا یک ارگان خاص به عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد نیست؛ بلکه ارگانهای دیگر هم مانند وزارت ارتباطات، شهرداریها و وزارت نفت هم وظایف فرهنگی برعهده دارند که باید انجام دهند.
وی ادامه داد: مملکت ما بر پایه سه ضلع یک مثلث استوار شده و این سه ضلع شامل فرهنگ، اقتصاد و سیاست است و فرهنگ به عنوان قاعده این مثلث از اهمیت زیادی برخوردار است. باید تلاش کنیم فراز و فرودهای حوزه فرهنگ را که متاثر از عوامل خارج از این حوزه است، کم کنیم.
باید به تربیت مترجمان توجه شود
بیدج اظهار کرد: باید توجه کرد که ترجمه کردن کتاب امکان استفاده از تجربیات دیگران و پیشینیان را به ما میدهد. همچنین در حوزه ترجمه باید به مساله مهم تربیت مترجمان هم از سوی خانه ترجمه توجه شود. بیشتر مترجمان ما بر روی زبان انگلیسی و دو یا سه زبان معروف دیگر تمرکز کردهاند، درحالی که ما باید تلاش کنیم مترجمانی را در سایر زبانهای زنده دنیا تربیت کنیم و بتوانیم مفاهیم و تجربیات را از آن زبانها نیز به مخاطبانمان منتقل کنیم.
حق و حقوق مترجمان ادبی پرداخت نمیشود
محمدرضا اربابی ، مدیر انتشارات منتشران اندیشه نیز در این نشست گفت: انجمنهای صنفی مختلفی که درحوزه کسب و کارهای دیگر در ایران شکل گرفته است، کم و بیش توانستهاند حق و حقوقشان را مطالبه کنند اما این اتفاق در حوزه ترجمه رخ نداده است. ما باید تلاش کنیم در ابتدا مترجمی را به عنوان یک شغل تعریف کنیم. البته اگر بخواهیم ترجمه را از حوزه ترجمه ادبی خارج کنیم، مترجمانی در دارالترجمهها و موسسات مختلف هستند که از راه ترجمه متون علمی یا تخصصی امرار معاش میکنند اما در حوزه ترجمه ادبی که پرچمدار ترجمه است و مخاطبان به صورت عمومی و مستقیم با آن سروکار دارند، مترجمی به عنوان یک شغل و حرفهای که بتوان با آن امرار معاش کرد تعریف نشده است.
وی ادامه داد: ما از سال 1389 حرکت روبه جلویی را در حوزه ترجمه ادبی با هدف ایجاد زیرساختهای اولیه برای مترجمان شروع کردهایم و بحثهای زیادی را در این حوزه با متولیان متعدد این حوزه مطرح کردهایم. نخستین بحثی که در حوزه ترجمه ادبی مطرح میشود، اقتصاد ترجمه است. و اینکه بتوانیم ترجمه را ازنظر اقتصادی به وضعیت مطلوبی برسانیم که این امر مستلزم ارتباط و هماهنگی ارگانهای متعدد متولی این امر ست.
دانشگاهها نتوانستهاند به طور مستقیم مترجمان ادبی تربیت کنند
اربابی همچنین اظهار کرد: باوجود اینکه امروزه ترجمه در بسیاری از دانشگاهها تدریس میشود اما دانشگاهها نتوانستهاند به طور مستقیم مترجمان ادبی تربیت کنند. از سویی دیگر میبینیم بسیاری از مترجمان با حقوق صنفی خود آشنایی ندارند و به دلیل نبود حامی و متولی در حوزه ترجمه، بسیاری از قراردادهایی که با مترجمان ادبی بسته میشود براساس شرایط مطلوب ناشران است. بر این اساس موضوع آموزش مترجمان ادبی را در دستور کار انجمن صنفی مترجمان قرار دادهایم و تلاش میکنیم در قالب کارگاههای مختلف مترجمان را با حقوقشان آشنا کنیم. همچنین باید خبرگزاری و رسانه مخصوص ترجمه وجود داشته باشد و اخبار و اطلاعات لازم را به مترجمان و دستاندرکاران این حوزه منتقل کند.
وی ادامه داد: امروزه شاید گرد ناامیدی در حوزه ترجمه پاشیده شده باشد که نشان دهنده این است که در گذشته یا کاری صورت نگرفته است یا اگر هم کسی کاری انجام داده است درست نبوده. نداشتن امکانات اولیه مانند بیمه و تعاونی مسکن سبب میشود مترجمان نتوانند به شغلشان افتخار کنند.
اربابی در پایان سخنانش به روز هشتم مهرماه به عنوان روز مترجم اشاره کرد و گفت: انجمن صنفی مترجمان قصد دارد از هشتم تا پازدهم را به عنوان هفته ترجمه در ایران اعلام کند و در روز مترجم نیز جشن بزرگی برای همه دستاندرکاران این حوزه برگزار کند و به این وسلیه توان بالای جامعه مترجمان را نشان دهد. ما به دنبال حداقلهای هر صنف و شغلی برای مترجمان هستیم.