سلیمان حییم در سال 1266 خورشیدی (1887 میلادی) در تهران و در یک خانوادهی متدین یهودی دیده به دنیا گشود. پدرش «حییم اسحق» و مادرش «خانم» هر دو از اهالی شیراز بودند. پدر در تهران بزرگ شد و شغلش لحافدوزی بود. سلیمان خردسال چون سایر همسالان آن زمان خود تحصیلات ابتداییاش را در مکتب آموخت و از آنجا به موسسهی آموزشی نور (میس نورالله) رفت. در آنجا حییم سخت مورد تبلیغ دبیران آموزشگاه قرار گرفت ولی با معلوماتی که از دیانتهای مختلف به ویژه یهودیت داشت هیچگاه مبلغین نتوانستند وی را تحتتأثیر قرار دهند و از دیانت یهود برگردانند.
سیلمان حییم در سال 1906 میلادی وارد کالج آمریکایی شد که زیر نظر «مستر جُردن» اداره میگردید. در آنجا با زبان انگلیسی آشنا گردید و در سال 1915 پس از اتمام تحصیلات در همین کالج مشغول تدریس زبان انگلیسی شد.
به دنبال ورود مشاوران انگلیسی و آمریکایی و ورود «دکتر میلیسپو» به عنوان مشاور وزارت دارایی، حییم با سمت مترجم در وزارت دارایی مشغول گردید. همزمان با این تغییرات نیاز مردم به فرهنگهای دو زبانه شدت یافت و وی به تألیف اولین فرهنگ انگلیسی و فارسی یک جلدی تشویق گردید. حییم در سختترین شرایط زندگی و در پرتو نور شمع موفق به تألیف این فرهنگنامه گردید که با همت زندهیادان اسحق و یهودا بروخیم منتشر گردید. پس از آن بنا به درخواست گروههای مختلف اجتماع و نیاز شدید آنان اقدام به تألیف و نشر فرهنگهای جامعتر نمود. حییم مردی پر کار و خستگیناپذیر بود و در شبانهروز 18 ساعت فعالیت میکرد.
تا پیش از ملی شدن صنایع نفت حییم سمت ریاست دارالترجمه شركت نفت را به عهده داشت و پس از ملی شدن نفت به سمت مدیر ادارهی خرید منصوب گردید. در این سِمت فروشندگان لوازم مختلف هرگز نتوانستند وی را فریب یا رشوه دهند. حییم آنچنان براساس قانون مناقصات خرید میکرد تا به قول معروف مو لای درز آن نرود. همین درستکاریهای حیم، حسادت و بدگوییِ سایر کارمندان را برانگیخت و وی بهناچار از این شغل استعفا داد و خود را بازنشسته کرد.
سلیمان حییم چنان بزرگمردی بود که قلم از وصف او باز میماند. اقدامات او در زمینۀ فرهنگنویسی، ستایش برانگیز است. حییم به لغات عشق میورزید. دوستانش به او لقب فرهنگ متحرک داده بودند و بعدها مجلهی روشنفکر وی را «آقای لغت ایران» نامید.
سلیمان حییم به منظور تکمیل فرهنگ عبری به فارسی و نشر آن مدت چهار سال رنج دوری از همسر و فرزندان را متحمل شد و در بيتالمقدس اقامت گزید تا در آن شهر با واژهشناسان محلی آشنا گردد و به تحقیقات خود ادامه دهد. حییم زبان عبری و متداول جدید را از طریق خودآموزی فرا گرفته بود و در مطالعه و یادگیری این زبان از فرهنگ عبری به عبری واژهشناس بهنام پروفسور «اِوِن شوشان» استفاده میکرد. از آن جایی که حییم با اصول دقیق فن فرهنگنویسی آشنا بود به مرور از فرهنگ پروفسور شوشان اشکالات به جایی گرفت و آنها را طی نامهای برای پروفسور فرستاد. وي نمیتوانست باور کند یک ایرانی از کتاب وی انتقاد کند.
سلیمان حییم، همچنین به ادبیات و به ویژه ادبیات ایران عشق میورزید، با ادبیات مأنوس بود و گاهگاهی شعر میسرود. در سرودنِ اشعار مناسبتی، تبحر داشت و اشعارش را در مناسبتهای مختلف به دوستان و آشنایان پیشکش میکرد.
حییم در سال 1303 (1924 میلادی) ازدواج کرد و از این پیوند دارای شش فرزند شد. وی بیست و پنجم بهمن ماه سال 1348 (1969 میلادی) در اثر سکتهی قلبی در حالی که هنوز آرزومند و امیدوار و جویای دانش بود، چشم از جهان فرو بست.
یادش گرامی و راهش پُررهرو.
فاطمه مدیحی
کارشناس ارشد مطالعات ترجمه
پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی مترجمان