پنجمین جلسه از سلسله نشستهاي (دانشافزايي و همانديشي نقد ترجمه) با عنوان «نشانهشناسی، ترجمهي بينانشانهاي: نقد فيلم ماجراهاي تنتن و مقايسهي آن با كتاب مصور ماجراهاي تنتن» با تدریس دکتر کوروش عاکف در حوزه هنری برگزار شد.
این نشست که به صورت کارگاهی برگزار شد و به موضوع نشانه شناسی و همچنین نقد ترجمه بينانشانهاي فیلم ماجراهای تنتن پرداخت.
بنا بر سخنان دکتر عاکف «از دههي ۶۰ مفهوم متن تغییر یافته است. متن دیگر مفهوم لغاتی که فقط روی یک صفحه باشد نیست بلکه هر پیام یا فکری که به صورت فیلم، موسیقی، کتاب و غيره باشد و مفهومی را به دیگران انتقال دهد، متن نامیده میشود. ما جنبههای مختلفی از نشانهها را داریم و اینها برای درک مفهومی باید با یکدیگر در ارتباط باشند و در اینجاست که نظامهای چند نشانهای به وجود میآید. برای مثال رسانههای امروز برای تفهیم بیشتر و بهتر موضوع از چندین جنبهی نشانهای استفاده میکنند. (علاوه بر نشان دادن فیلمی دربارهي موضوع، زیرنویس، تصویر یا تصاویر کوچکی که در کنارههای تصویر اصلی وجود دارد وغيره به درک بیشتر موضوع به بیننده کمک میکند.) امروزه مردم تلویزیون، اینترنت وغيره را نسبت به خواندن متن بیشتر ترجیح میدهند چرا که در اینگونه تبادل معنا یک ارتباطی عمیق بین مردم و مفهوم آن موضوع برقرار میشود».
وی افزود: هدف از تحلیل بینا نشانهاي این است که چطور از تفاوتهایی که بین متن و فیلم وجود دارد استفاده کنیم. در فیلم ماجراهای تنتن به کارگردانی اسپیل برگ تفاوتهایی بین کتاب و فیلم وجود دارد. گرچه گاهی کارگردان میخواهد عمدا قسمتی را تغییر دهد و موضوع دیگری را جایگزین کند. فردی که فیلم میبیند با فرد دیگری که کتاب میخواند دیدگاه متفاوتی دارد.
نشانهگذاری یک حوزه است. هر چیزی که بتواند نشانه یا سمبل چیز دیگری باشد نشانه نامیده میشود.
وی نشانهشناسی را از دیدگاههای سوسور و پیرس بیان کرد. از نظر سوسور زبان شناسی بخشی از نشانهشناسی است. مدلی که سوسور ارائه کرده دو وجهی است که رابطهي بین فرم زبانی و تصویری که در ذهن ایجاد میشود را نشان میدهد ولی پیرس نشانهشناسی را بخشی از زبانشناسی میداند و مدلی سه وجهی را ارائه کرده است. یعنی ارتباطی را بین فرم زبانی، مفهوم ذهنی آن و واقعیت آن میداند. او معتقد است نمادها، شمایل و نمایههایی وجود دارند که شما با دیدن آنها در ذهنتان چیزی را تصور و مفهوم آن را درک میکنید.
در این میان شخصی به نام یرمزلو فرمي چهار وجهی را ارائه میدهد که شامل آنچه که شما میبینید، فرم زبان وبیان آن، آن تصویری که در ذهن شما ایجاد میشود و تصویری که در ذهن عموم ایجاد میشود.
ما وقتی کارتون تماشا میکنیم در آن شخصیت کارتونی خودمان را میبینیم. تصویر کارتون ساده است و میتواند نشاندهندهي هر کسی باشد ولی در فیلم ما شخص دیگری را میبینیم.
ترکیبی از جانشینی و همنشینی است که باعث میشود ما فیلم را درک کنیم.
تنتن نوشتهي هرژه است و محبوبترین کارتون در اروپا به حساب ميآيد و دلیل محبوبیتش این است که برخلاف داستانهای آمریکایی که شخصیت اصلی داستان نیرویی خارقالعاده دارد و موفقیتش را مرهون همین نیرو است، تنتن شخصیتی کاملاً طبیعی است و نیروی خاصی ندارد و تنها با فکرش راه درست را انتخاب میکند و موفق میشود. او همچنین به سرزمینهای مختلفی سفر میکند و به همه فرهنگها احترام میگذارد و با آنها ارتباط برقرار میکند.
دكتر عاكف در انتها متذکر شدند اسپیل برگ در ساخت فیلم تنتن در بعضی قسمتها اغراق کرده و تضادهایی بین کتاب و فیلم به وجود آمده که با انتقادهایی روبه رو شده است . اين جلسه پس از عکس یادگاری شرکت کنندگان رأس ساعت ۱۹ به پایان رسید.
سوگند دادآفرین
پایگاه اطلاعرساني انجمن صنفي مترجمان شهر تهران