ذبیحالله حکیم الهی دشتی فرزند اسماعیل معروف به ذبیحالله منصوری با نامهای مستعار پیشتاز و ناصر، پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران، روزنامه نگار، نویسنده و به گفته خودش قهرمان بوکس سبک وزن ایران است. او در مدرسهي آلیانس (سنندج) کردستان درس خواند که فرانسویها آن را اداره میکردند. پس از چندی با ماموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را از پزشکی که این زبان را میدانست فرا گرفت. در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهدهدار مخارج خانواده شد و به ناچار از تحصیل دست کشید و در سال ۱۳۰۱ شمسی با تأسیس روزنامه کوشش با سمت مترجم، داستان و مقاله و مطالب علمی در آن روزنامه شروع به کار کرد.
در سال ۱۳۰۶ در حالی که در روزنامهي کوشش کار میکرد، با روزنامهي اطلاعات نیز شروع به همکاری کرد که مدتها ادامه یافت و از آغاز انتشار روزنامهي کیهان هم به مدت شش سال، چندین کتاب برای این روزنامه ترجمه کرد که همه به صورت پاورقی به چاپ میرسید. بعدها با روزنامهي ایران ما، روزنامهي داد، مجلهي خواندنیها، روزنامهي باختر، روزنامهي اختر امروز، مجلهي ترقی، مجلهي تهران مصور، مجلهي روشنفکر، مجلهي سپید و سیاه، مجلهي امید ایران، روزنامهي پست تهران و سرانجام مجله دانستنیها همکاری داشت. او دیر ازدواج کرد و دارای یک دختر و یک پسر شد. مادرش از خانواده علماء و روحانیون شهر سنندج بود.
ذبیحالله منصوری در سال ۱۲۹۹ وقتی به تهران آمد میخواست در رشتهي دریا نوردی تحصیل کند ولی در روزنامهي کوشش به ترجمهي چند کتاب پرداخت و از آن به بعد به نوشتن اشتغال یافت. گفته میشود حدود ۱۴۰۰ کتاب و نشریه منتشر کرده که از پرفروشترین کتابها به زبان فارسی است. ذبیحالله منصوری بسیار ساده میزیست و به همسر و دو فرزند خود علاقهي فراوانی داشت. ایشان علاقهي خاصی به کرد و کردستان داشتند اما به دلیل شرایط خفقان آن دوران موفق به ارائهي آثار خویش به زبان کردی نشدند اما در اکثر آثار ایشان میتوان به دلبستگی ایشان به مادها و ... به عنوان نمادهای کرد پی برد.
ذبیحالله منصوری که نوشتهها و ترجمههایش خوانندگان فراوان یافت، نویسندهای بود بسیار متواضع و دیر جوش و گوشهگیر. ایشان یکی از معدود نویسندگان و مترجمان بسیار توانایی است که ایران تا کنون به خود دیدهاست. بدون شک میتوان ایشان را از ستونهای اصلی نویسندگی و ترجمهي ایرانزمین به حساب آورد و بسیاری از افرادی که کتابهای ایشان را مطالعه نمودهاند به توانایی خارق العادهي ایشان در نگارش و به کار بردن اصطلاحات ادبی، اذعان مینمایند و بنا بر اعتراف بسیاری از نویسندگان و مترجمان ایشان نویسندهای افسانهای است. بنابر شواهد و دلایل موجود بسیاری از کارهای ایشان که به نام ترجمه چاپ شده توسط خود ایشان تألیف شده اما بنا بر ضعف فرهنگی آن دوران در ایران و تمایل ناشران برای چاپ آثار ترجمه از نویسندگان خارجی، ایشان کارهایشان را به ناچار به عنوان ترجمه چاپ ميكردند. وی در طول عمر خود به کشورهایی نظیر هند، شوروی و چندین کشور اروپایی سفر نمود.
ذبیحالله منصوری در ۱۹ خرداد ماه ۱۳۶۵ش در بیمارستان شریعتی در سن ۸۹ سالگی درگذشت. منصوری حدود ۵۰ سال نوشت و ترجمه کرد. نگاهی به آثاری که از وی بر جامانده و مقایسهي آنها با مدت عمر او (صد البته با کسر کردن ساعات خواب و خوراک) از این حکایت میکند که او هنگام راه رفتن و خوردن هم مشغول نوشتن و ترجمه بوده است.
یکی از شاهکارهای ایشان کتاب شاه جنگ ایرانیان است و از آثار دیگرش میتوان به سینوهه پزشک مخصوص فرعون، خواجه تاجدار، خداوند الموت (حسن صباح)، ابن سینا نابغهای از شرق، اسپارتاکوس، امام حسین و ایران، اندیشههای یک مغز بزرگ (۴ جلد)، افکار مترلینگ، خداوند بزرگ و من، خداوند بزرگ و انسان، دنیای دیگر اشاره نمود.
برخی آثار دیگر:
غرش طوفان (۷جلد) (۱۳۳۶) - الکساندر دوما (پدر)
قبل از طوفان (۸جلد) - الکساندر دوما (پدر) - (مجموعهای از سه کتاب ملکه مارگو، مادام مونسورو و پاسداران ۴۵گانه)
سه تفنگدار (۱۰جلد) - (۱۳۳۶) - الکساندر دوما (پدر)
شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان - جون بارک واشتن فنو (۱۳۴۳)
عشاق نامدار (۳جلد) (۱۳۴۶)
خواجه تاجدار (۱۳۴۷) - ژان گور
امام حسین و ایران (۱۳۵۱) - کورت فریشلر
مغز متفکر جهان شیعه «امام صادق» (۱۳۵۴) (وجود خارجی کتاب به زبان اصلی و استنادات آن به شدت مورد تردید است)
سقوط قسطنطنیه (۱۳۵۹) - میکا والتاری
ملاصدرا (۱۳۶۱) - هانری کربن
عارف دیهیم دار (۱۳۶۲) - جیمز داون
غزالی در بغداد (۱۳۶۳) - ادوارد توماس
تقدیر (۱۳۶۳) - ژرژ بلوند
انجمن صنفی مترجمان شهر تهران از خداوند منان برای روح ایشان آرامش مسألت میدارد.
مریم صاحب اختیاری، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه
پايگاه اطلاعرساني انجمن صنفی مترجمان شهر تهران