انجمن صنفی مترجمان استان تهران

بهمن، ماه پر رنگ ترجمه

رویدادها

پاسداشت مفاخر و تقدیر از مقام شامخ ایشان در زمان حیات، تنها کاری است که هر جامعه فرهیخته ای برای بزرگانش انجام می دهد. جامعه ترجمه نیز از این امر مستثنی نیست، هر چند بزرگان این عرصه تاکنون بسیار مغفول مانده اند، اما ما به عنوان تنها تکه کوچکی از این پازل باید بکوشیم تا این رسم نانوشته برگزاری «یادبود» پس از درگذشت عزیزان را از بین برده و تا زمانی که اساتید را در میانمان داریم شأن و مقامشان را ارج نهیم.

بهمن، ماه پررنگ ترجمه است، صنعت ترجمه ایران وامدار بزرگانی چون دکتر علی خزاعی فر، دکتر قدمعلی سرامی، استاد مهشید نونهالی، دکتر رضا قیصریه است.

نام دکتر خزاعی فر در میان مترجمان، دانشجویان و فرهیختگان این عرصه آشناست. نام وی ترجمه ادبی و فصلنامه مترجم را در ذهن تداعی می کند. دكتر علی خزاعی فر متولد شهر مقدس مشهد است. او در سال ۱۳۵۴ در رشته ریاضی دیپلم گرفت و همان سال در رشته آمار و كامپیوتر دانشگاه فردوسی پذیرفته شد. دو سال بعد، به دلیل عشق و علاقه ای كه به ادبیات انگلیسی پیدا كرده بود، تغییر رشته داد و پس از اخذ مدرك كارشناسی ادبیات انگلیسی، در دوره كارشناسی ارشد آموزش زبان در دانشگاه تربیت مدرس تهران پذیرفته و در سال ۱۳۶۷ موفق به اخذ مدرك كارشناسی ارشد شد. چند سال بعد به دانشگاه یومیست (UMIST) منچستر در انگلستان رفت و در آنجا در سال ۱۳۷۷ پایان نامه دوره دكترای خود را با عنوان Contributions of Linguistics to the Practice of Translation  به انجام رسانید. او علاوه بر تألیف كتاب با ارزش دانشگاهی با نام ترجمه متون ادبی، صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر دیرینه ترین نشریه ترجمه در ایران است. فصلنامه مترجم تنها مجله فرهنگی در كشور است كه هفده سال دوام یافته و مفاهیم نظری و عملی ترجمه را برای مخاطبان پرشمارش عرضه كرده است.

دکتر قدمعلی سَرّامی زاده ۸ بهمن۱۳۲۲در رامهرمز، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ایرانی است. وی عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است. دکتر سرامی یکی از پنج استاد برتر شاهنامه‌پژوه ایران به انتخاب نخستین دورهجایزهپژوهشپروفسورآقابزرگ۱۳۹۰است.وی دکتری خود را در رشتهزبانوادبیاتفارسیدردی۱۳۶۵ دریافت کرد. تا کنون از او کتاب‌های فراوانی در زمینه‌های گوناگونِ پژوهشی، مجموعه‌شعر، کودک و نوجوان، ترجمه و... منتشر شده‌است.از آثار اوست کتابِ از رنگ گل تا رنج خار که شکل‌شناسی داستان‌های شاهنامهاست و در رشته«ادبیات»ازسویشورایبهترینکتاب سالوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمورد تشویق قرار گرفت و چاپ ششم آن در سال ۱۳۹۲ منتشر شده‌است. همچنین، کتاب شیرین‌تر از پروازاز نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، که از سوی شورای کتاب کودکبه عنوان بهترین کتاب سال برگزیده شد و هم‌چنین به وسیله مرضیهمحبوببهصورتتئاترعروسکیدرآمدودرتئاتر شهراجرا شد.هم‌اکنون نشست‌های هفتگی مثنوی‌خوانی همراه با سخنرانی قدمعلی سرّامی هر دوشنبه ساعت ۱۶ در فرهنگسرای فردوس تهران برگزار می‌گردد.

مهشید نونهالی زبان فرانسه را از کودکی آموخته است. دوره ابتدایی را تا نهم در ژاندارک گذرانده و سیکل دوم را در رازی (سابق). برای لیسانس هم راهی شهر تور فرانسه شده تا با بورس انجمن ایران و فرانسه «زبان و ادبیاتبخواند که آن را هم تا مقطع فوق‌لیسانس ادامه داده. دوره پیش‌دکتری (D.E.A) در رشته آموزش زبان و ادبیات فرانسه را نیز در «سوربن ۳» گذرانده است. ۱۰ سال سابقه تدریس در دانشگاه آزاد دارد و دو سال در دانشگاه تربیت مدرس. مهشید نونهالی که پیش از این کتاب‌های "افلاک‌نما" ، "میوه‌های طلایی" ، "صدایشان را می‌شنوید؟" و "اینجا" نوشته ناتالی سارتوت را به فارسی برگردانده، مشغول ترجمه همه آثار این نویسنده فرانسوی است. نامه سرگشاده او به اسکندر جایزه کتاب سال امسال را از آن خود کرد.

رضا قیصریه متولد ۱۳۱۹ در تهران مترجم و نویسنده ایرانی است.قیصریه در ایتالیا به تحصیل در رشته علوم سیاسی پرداخته و از سال ۱۳۵۸ تاکنون به عنوان استاد زبان و ادبیات ایتالیایی در دانشگاه مشغول به فعالیت است. او برای مجموعه هفت داستان در سال ۱۳۷۲ برنده قلم زرین مجله گردونشد و در سال ۱۳۸۲ برای ترجمه آثار ایتالیایی و مقالاتی در مورد ادبیات، سینما و تئاتر ایتالیا به زبان فارسی، جایزه‌ای برای ترجمه از وزارت فرهنگ و میراث فرهنگی ایتالیا دریافت کرد. جز سه کتاب هفت داستان، کافه نادریو «در ستایش ۷۷ سالگی»، اغلب کتاب‌هایی که از قیصریه به چاپ رسیده، ترجمه هستند. و اکنون در ۷۵ سالگی بر اثر سکته مغزی در بستر بیماری است.

هر چه از این بزرگان بگوییم و بنوسیسم باز هم نتوانسته ایم حتی بخش کوچکی از دین خود را به آنان ادا کنیم.

اما بهمن ۱۳۹۴ داغدار نیز هست، و در عزای دو تن از اساتید برجسته ترجمه کشور گریست. مصطفی اسلامیه و ابوالحسن نجفی. در گذشت این عزیزان نه تنها جامعه ترجمه را عزادار کرد بلکه فرهنگ ایران را تحت تأثیر قرار داد. شاید سال ها طول بکشد تا بتوان جای خالی اینان را پر کرد، که آن هم محال می نماید. یک ماه از پر کشیدن این اساتید نمیگذرد اما یاد و خاطر ان ها همواره زنده خواهد بود و ما را با این افسوس تنها گذاشت که چرا در زمان حیات بیش از پیش قدر آنان را نداستیم و از محضر ایشان به قدر کفایت فیض نبردیم. امید است با تدبیر و دور اندیشی بتوانیم بیشتر از شمع وجود اساتید در قید حیات استفاده کنیم.